اغلب پژوهشهای انجام شده پیرامون کسب وکارهای خانوادگی بر نمونههایی از بازارهای توسعه یافته تمرکز داشتهاند. اغلب رهبران کسب وکارهای خانوادگی بازارهای نوظهور در پی بهبود برخی جنبه های کلیدی خود از جمله هدایت، جانشینی و مدیریت استعدادها هستندکه فاصله چشمگیری با بینشهای صرفا تجربی همتایان آنها در بازارهای توسعه یافته دارد. بازارهای نوظهور زمینه مشخصی برای مدیریت و اداره یک کسب وکار خانوادگی فراهم می آورند. مقررات و قوانین قراردادها از جمله مواردی هستند که در اکثر کشورها دچار تحول شده اند این در حالی است که کمبود استعداد یکی از مشکلات رایج در چنین بازارهایی است. علاوه بر این، خانواده ها در بازارهای نوظهور در مقایسه با بازارهای توسعه یافته معمولا بزرگتر و منسجمتر بوده و احترام بیشتری برای سلسله مراتب قائل هستند.
به منظور درک هر چه بیشتر تاثیرگذاری چنین ویژگیهایی بر فرآیند تصمیم گیری، گروه مشاوره بوستون با انجام پژوهشی گسترده به بررسی ویژگیهای کسب وکارهای خانوادگی در بازارهای توسعه یافته و نوظهور کرده است. پژوهش مذکور شامل ۲۰۰ کسبوکار خانوادگی در کشورهای توسعه یافته و هزار کسبوکار خانوادگی در کشورهای هند، آفریقای جنوبی و برزیل است. بر اساس یافته های این پژوهش کسبوکارهای خانوادگی در بازارهای نوظهور از نقطه نظر اداره شدن و تکامل تفاوتهای قابل توجهی با همتایان خود در کشورهای توسعه یافته دارند. برای مثال، این کسب وکارها در مقایسه با کسب وکارهای غیر خانوادگی رشد سریعتری دارند. تعداد کسب وکارهای خانوادگی که زمان بیشتری فعال باقی میمانند در بازارهای نوظهور به مراتب بیشتر است. یافته ها حاکی است: زمینه متمایز بازارهای نوظهور رویکرد متمایزی نسبت به مسائلی دارند که روابط خانوادگی و کسب وکار را تحت تاثیر قرار میدهند.
بررسی تمایزات
کسب وکار خانوادگی اغلب براساس دو معیار تعریف میشود: خانواده باید مالک سهم مشخصی از شرکت باشد و از توان تاثیرگذار ی بر تصمیمات مهم بهویژه انتخاب رئیس یا مدیرعامل برخوردار باشد. افزون بر این، انتقال رهبری از نسلی به نسل دیگر صورت بگیرد. به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد، درکاربرد این تعریف به این نتیجه رسیده ایم که کسب وکار خانوادگی در رده شرکتهای بزرگ جهانی دسته بندی میشوند. ۳۳ درصد این شرکتها آمریکایی، ۴۰ درصد آنها فرانسوی و آلمانی هستند و درآمد سالانه یک میلیارد دلاری دارند. فعالیت این نوع شرکتها بیشتر در بازارهای نوظهور رایج است به طوری که حدود ۵۵ درصد شرکتهای بزرگ در کشورهای هند، آسیای جنوب شرقی و برزیل از نوع کسب وکار خانوادگی هستند. با حذف شرکتهای چند ملیتی، کسبوکارهای خانوادگی سهم قابل توجهی از شرکتهای بزرگ را به خود اختصاص میدهند (برای مثال، بیش از ۷۰ درصد در هندوستان).
علاوه بر این، کسب وکارهای خانوادگی در بازارهای نوظهور، در نقشهای مدیریتی از اعضای خانواده استفاده میکنند. بر اساس یافته ها اعضای خانواده در نزدیک به ۹۰ درصد کسب وکارهای خانوادگی هند مسوولیت اجرایی و مدیریتی دارند. در مقایسه، در ۶۰ درصد کسب وکارهای خانوادگی اروپایی و آمریکایی اعضای خانواده سرمایهگذارانی هستند که مسوولیت اجرایی بر عهده ندارند. ویژگیهای خانوادگی و تفاوتهای فرهنگی از جمله ویژگیهای متمایز در بازارهای نوظهور هستند. خانواده در بازارهای نوظهور معنای عامی دارد. علاوه بر این، فرهنگ بازارهای نوظهور به سلسله مراتب گرایش دارد که در نهایت منجر به پر رنگ شدن نقش خانواده در محیط کسب وکار میشود.
عملکرد: پژوهشهای ما موید دیدگاهی رایج است مبنی بر اینکه کسب وکارهای خانوادگی در بازارهای توسعه یافته به واسطه تمرکز بر تاب آوری و پایداری هر چه بیشتر شرکت رویکردی محافظه کارانه نسبت به عملکرد خود اتخاذ میکنند. در نهایت، این کسب وکارها نسبت به همتایان خود در بازار با سرعت کمتری رشد میکنند، در شرایط مختلف (خوب یا بد) سودآوری باثباتی دارند، بدهی کمتری دارند و ریسک کمتری می پذیرند.
بر اساس یافته ها، کسب وکارهای خانوادگی در بازارهای نوظهور رویکرد بسیار متفاوتی اتخاذ میکنند. در واقع، آنها در میان جاه طلبترین شرکتهای جهان قرار دارند و دلیل این امر گرایش به رشد، ادغام و تمایل روزافزون به پذیرش خطر است. این در حالی است که کسب وکارهای خانوادگی در بازارهای توسعه یافته رشد سالانه کمتری دارند، نرخ رشد ترکیبی سالانه در بازارهای نوظهور ۳ الی ۵ درصد بیش از سایر کسب وکارها است.
سودآوری: بازده حقوق صاحبان سهام برای کسب وکارهای خانوادگی در بازارهای توسعه یافته بیش از سایر کسب وکارها است. تاکید کسب وکارهای خانوادگی بر سودآوری باثبات بجای رشد تهاجمی است. تصویر فوق بهطور قابل توجهی با وضعیت بازارهای نوظهور تفاوت دارد. با توجه به بازگشت سرمایه در کشورهای جنوب شرقی آسیا و هند و بازگشت دارایی در برزیل، میتوان گفت کسب وکارهای خانوادگی بازگشت کمتری در هر دو بازار دارند.
بدهی: کسب وکارهای خانوادگی بازارهای توسعهیافته در مقایسه با سایر کسب وکارها بدهی کمتری دارند. در بازارهای نوظهور، بدهی کسب وکارهای خانوادگی مشابه کسبوکارهای غیر خانوادگی در این بازار است.
ادغام و تملک: کسبوکارهای خانوادگی در بازارهای توسعه یافته هزینههای کمتری را به موضوع ادغام و تملک اختصاص میدهند. در بازارهای نوظهور رویکردی جاه طلبانه حاکم است، انجام معاملات بزرگ بیش از دیگران. اندازه و تعداد متوسط این معاملات رقم بالایی دارند.
تکامل: بررسی نقش اعضای خانواده در مدیریت کسب وکارهای خانوادگی نشان میدهد که این موضوع در طول ۲۰۰ سال گذشته تغییرات بسیاری داشته است. این موضوع در بازارهای توسعه یافته بهطور کلی با کاهش روبهرو بوده است. درحالی که افرادی غیر از اعضای خانواده برای مدیریت سازمان بهکار گرفته شده اند، موقعیت اعضای خانواده از مالک کسب وکار به سرمایهگذار غیرفعال و منفعل تبدیل شده است. عکس این حالت در بازارهای نوظهور صادق است. خانوادهها در این بازارها فعالانه نقشهای مدیریتی را به عهده دارند. در واقع، میتوان گفت خانوادهها نقش پررنگی در ۹۰ درصد کسب وکارهای خانوادگی این بازارها ایفا میکنند.
نگاهی متمایز به آینده
یافته های پژوهشهای یاد شده چه مفهومی برای کسب وکارهای خانوادگی در بازارهای نوظهور دارند؟ خیلی ساده است، این کسب وکارها مجاب به الگوبرداری از همتایان خود در بازارهای توسعه یافته نیستند. بهمنظورکسب موفقیت در بازار، باید چارچوبی مختص به خود داشته باشند. درحالیکه این توصیه برای بسیاری از بخشهای کسب وکار آنها صادق است، سه توصیه ذیل از اهمیت خاصی برخوردارند:
۱-ادامه کسب وکار در صورت بهره مندی از سهم ارزشمند: در بسیاری از موارد خانواده ها مزایای منحصربهفردی برای کسب وکار در بر دارند. نمونههای آن عبارت است از:
اعتماد و اعتبار- خانوادهها اغلب اعتبار و اعتماد را برای کسب وکار خود به ارمغان می آورند که برای ذینفعان، رهبران و مقامات دولتی ارزش فوقالعادهای دارد. برخورداری از دانش کسب وکار- درک گسترده خانواده از کسب وکار که معمولا در طول چند نسل به دست می آید، میتواند بهعنوان منبعی از مزیت رقابتی در نظر گرفته شود. چالاکی- از آنجا که این قبیل کسب وکارها با بار ساختارهای سنگین دولتی روبهرو نیستند، اغلب میتوانند به سرعت تصمیم گیری کنند. در یک محیط بهشدت متغیر، این چالاکی امکان بهره برداری از فرصتها را فراهم میکند.چشمانداز بلندمدت- اعضای خانوادهها اغلب افق زمانی بلندمدتی را برای تصمیم گیری در نظر دارند. این ویژگی منجر به پیشگیری از بروز مشکلات مدیریتی میشود.
۲- فرآیندهای تصمیم گیری و روشهایی برای پشتیبانی بهجای سرکوب: حتی ماهرترین رهبران کسب وکارهای خانوادگی هم در نهایت به این نتیجه میرسند که مدیریت کسب وکاری به شدت در حال رشد به تنهایی و صرفا به واسطه وجود کاریزمای فردی و خانوادکی و اراده امکانپذیر نمیباشد. این شرکتها از نظامها، فرآیندها و ساختارهای مورد استفاده در شرکتهای بزرگ بازارهای توسعه یافته، برای مقابله با پیچیدگی استفاده میکنند. در نتیجه درحالیکه به بهره وری مورد نظر خود دست پیدا نکرده اند، ویژگیهای کیفی ضروری را نیز نادیده میگیرند.
۳-تاکید بر نظارت: افزون بر مهارتهای رهبری و کارآفرینی مباشرت از جمله مولفه های مهم در اداره کسب وکار خانوادگی است. رهبران کسب وکارهای خانوادگی صبر، متانت، سخاوت و هدفگذاری را در قالب نقش رهبری خود به نمایش میگذارند. اولویت اصلی ایجاد ارزش های اساسی برای کسب اطمینان از امانتداری مناسب در قبال نسلهای آتی است.ارزشهای اصلی بهترین محافظ خانواده در برابر روالهای ضعیف مدیریتی است که مهمترین و تنها مخرب این ارزشها در کسب وکارهای خانوادگی هستند. بسیاری از خانواده ها زمان خاصی را صرف ایجاد قراردادها و چارتهایی میکنند که در مدیریت ریسکهای سازمانی مورد استفاده قرار میگیرند. این اسناد از اهمیت خاصی برخوردار هستند اما القبای حسی کلان از اهداف برای کسب وکار بهترین روش برای فراهم نمودن انسجام و اجتناب از اختلافات است.
برنامه ریزی برای آینده
کسب وکارهای خانوادگی در بازارهای در حال ظهور در میان پیشتازان بازار صنایع مختلف حضور دارند. به نظر قهرمانان آینده دنیای کسب وکار کسانی هستند که چشمانداز کسب وکار را برای همیشه دچار تحول میکنند. بهمنظور بهره برداری از فرصتها باید از سازوکارهای قدرتمند برای ترسیم مسیر استفاده شود. درحالیکه خانواده در پی مسیری برای شکوفایی است باید به چند پرسش عمده نیز پاسخ دهد:
– آیا آرمان و آرزوی ما برای دستیابی به رشد و موفقیت برای بهره برداری کامل از فرصتهای موجود به اندازه کافی قوی است؟
– آیا سازمان درک مناسبی از نقاط قوت متمایز خود و نحوه بهره برداری تاثیرگذار از آنها دارد؟
– آیا ساختار خانواده و کسب وکار مناسب دستیابی به آرمانهای اصلی است؟
برای بسیاری از کسب وکارها پاسخ به این سوالات به شناسایی نیاز به ارزیابی مجدد ساختار هدایتی کسب وکار، استراتژی و مدل عملیاتی آن ختم میشود. شرکتهایی که در مسیر پرورش مهارتها و نقاط قوت قدم برمیدارند مزیت رقابتی منحصربهفردی را هم در بازار محلی و هم در بازار جهانی از آن خود میکنند.