در میزگردی تخصصی اعلام شد
دولت پشت درهای بسته برای کشاورزی تصمیم می گیرد
حامد واحدی، کاوه زرگران، مهدی معصومی، احمد صادقیان، علیرضاخایف و فروزان فرد در میزگرد کشاورزی به بررسی وضعیت این بخش پرداختند.
فریده عنایتی: کشاورزی ایرانی روزهای خوبی را نمی گذراند. بحران منابع آب سرتاسر کشور را فرا گرفته است. مزارع و باغات کوچک و پراکنده سنتی ما در رقابت با واحدهای بزرگ و مدرن رقبایمان تاب مقاومت ندارند. کارخانجات صنایع غذایی با بخشی از ظرفیت خود فعالند. اهداف صادراتی محقق نشده است.
درباره مسایل مشکلات کشاورزی میزگردی با چهره های شاخص بخش کشاورزی برگزار شده تا این گروه به بررسی وضعیت کشاورزی و ارائه راهکارهایشان در این مورد بپردازند. در این میزگرد مهدی معصومی رییس انجمن تولیدکنندگان تخم مرغ های شناسنامه دار، عضو هیات مدیره انجمن ملی طیور ایران. نماینده کمیسیون بین المللی تخم مرغ در ایران، عضو هیات مدیره انجمن واردکنندگان داروهای دامپزشکی و مواد بیولوژیک، سیدحامد واحدی تولید کننده و از صادرکنندگان بخش کشاورزی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق تهران که در زمینه خشکسالی و کمبود آب تحقیقات فروانی انجام داده است، تحلیلگر و کارشناس حوزه موانع کسب و کار بخصوص در صنایع کشاورزی، کاوه زرگران نایب رییس هیات مدیره انجمن نان های صنعتی، دبیر کل کانون انجمن های صنایع غذایی، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران. عضو هیات رییسه اتاق ایران و روسیه و عضو کمیته فنی و قانونی غذای کشور، احمد صادقیان عضو هیات مدیره انجمن صنفی ماکارونی و از اولین بنیانگذاران صنایع ماکارونی در ایران، رئیس هیات مدیره کارخانه های صنایع تبدیلی کشاورزی، دکتر علیرضا خائف، کارشناس و تولیدکننده بخش کشاورزی و دکتر حسن فروزان فرد عضو انجمن متخصصین صنایع غذایی، عضو سندیکای صنایع کنسرو ایران، سرممیز سیستم های مدیریت کیفیت و بهداشت صنایع غذایی حضور داشتند. آنها در این میزگرد، به بررسی اهم مشکلات و مسایل استراتژیک کشاورزی ایران پرداختند و نقش اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی را در حل این مشکلات بخش کشاورزی مطرح کردند.
کشاورزی ایران حداقل براساس گفته برخی کارشناسان طی سال های گذشته از رشد بازمانده است. هریک از آقایان مهمترین مشکل بخش کشاورزی ایران را در چه می بیند؟
واحدی: اعتقاد ما آن است که مهمترین مساله کشاورزی ایران بحران فراگیر آب است. ما این چالش را یکی از پنج چالش اصلی توسعه جمهوری اسلامی می دانیم. در کشوری زندگی میکنیم که پتانسیل آبی آن ۱۲۰ میلیارد مترمکعب است. یعنی طبیعت سالانه میتواند این میزان آب شیرین تولید کند. استانداردهای جهانی می گوید، بشر نباید بیش از ۴۰ درصد از این آب را در بخش های مختلف کشاورزی، صنعت و مصارف شهری و روستایی مصرف کند. باقی این میزان باید در طبیعت بماند تا حیات طبیعت و تداوم چرخه آبی حفظ شود. متاسفانه ایران در این موضوع بدترین وضعیت جهان را دارد . با بیش از۸۰ درصد مصرف آب شیرین تجدید پذیر سالانه رکورددار و با فاصله زیادی از کشور دوم یعنی مصر قرار می گیریم. بحران بسیار شدیدی در سوءمصرف و اضافه مصرف آب داریم. این باعث شده تا سرمایه گذاری بخش خصوصی در مزارع، باغات و واحد های تولیدی کشاورزی که سرمایه گذاری بسیار عظیمی هم هست، دچار مخاطره شود و روز به روز بهره وری و توان تولید در آن ها با کمتر شدن و نامرغوب تر شدن آب در دسترسشان دچار مخاطره شود. من گمان میکنم آینده ایران و کشاورزی کشور را هیچ چالشی به اندازه چالش آب به خطر نمی اندازد. از حق نگذریم اتاق ایران در زمینه طرح بحران آب در دو دوره اخیر بسیار فعال بوده و نقش ملی مهمی بازی کرد.
خایف : در تکمیل سخن ایشان بگذارید من کشاورز بگویم در حفظ خاک هم وضعیت خوبی نداریم. مملکت بیابانی-کوهستانی ما ، از نظر خاک کشاورزی مرغوب فقیر است. اندک خاکهای مرغوبمان را هم حفظ نمی کنیم. در بخش فرسایش خاک پرونده بسیار نامساعدی داریم. به سرعت هرچه تمام تر خاک مرغوب کشور را با انوع بی تدبیری ها از دست می دهیم. چه خاکی که بواسطه کشاورزی غیر اصولی از دست می دهیم و چه روش های بسیار مبتکرانه نابودسازی خاک، مثل احداث سدگتوند که بزرگترین کارخانه آب نمک دست ساز بشر در دنیا است. سدی که مشغول شور کردن و از بین بردن اراضی مرغوب کشاورزی پایین دست خوزستان است .
صادقیان:یکی دیگر از مشکلات ما هدف گذاری های غیر منطقی است. به عنوان مثال سیاست خودکفایی در محصولات کشاورزی را ببینید. ما سی سال است این سیاست را در تمام اسناد بالا دستی تکرار کرده ایم. سی سال است نتوانسته ایم آنرا محقق کنیم ولی باز بدون آسیب شناسی دلایل شکستمان، آنرا تکرار می کنیم. در دانه های روغنی هیچ گاه حتی به خوداتکایی ۱۵ درصدی هم نرسیدیم و در برنج، ذرت ، جو و گندم هرسال متکی تر به واردات می شویم. در تمام حوزههای اقتصاد کشور مخصوصا در بخش کشاورزی باید مزیت های نسبی شناسایی و محور اهداف قرار گیرند. باید دید که آب و خاک برای چه نوع محصول و فراورده ای مناسب است. با توجه به تهدید آبی کشور و مصرفی که بخش کشاورزی در آب دارد، باید به سمت محصولات کم مصرف رفت. اعتقاد دارم بحث مدیریت آب، بهره وری و اصلاح سیستم آبیاری از مهمترین موضوعاتی است که باید به آن توجه کرد.
به هر حال بین خودکفایی و امنیت غذایی رابطه برقرارست. شما چه جایگاهی برای امنیت غذایی قایل اید؟
صادقیان:سیاست گذاری خودکفایی در کنار سطح بهره وری پایین ما سبب شد که ریشه منابع آب کشور را در آوریم. در شرایطی که اصلا محاصره گندم مطرح نبود ، هرچقدر آب داشتیم تبدیل به گندم کردیم و خوردیم. منابع آبی شدیدا تخریب شد و اوان آّدهی اش را تا حد زیادی از دست داد. حالا آب نداریم تا در شرایط احتمالی محاصره در آینده، گندم بکاریم. شما این را ضد امنیت غذایی نمی بینید؟ سیاست غلط، گرچه ظاهرا در راستای افزایش توان خوداتکایی کشور بود ولی در نهایت سبب تضعیف مولفه امنیت غذایی و پتانسیل اتکا به داخل شد. امنیت غذایی کاری به این ندارد که در شرلیط معمول ، چقدر گندم تولید کرده اید. مهم این است که اگر به ما گندم ندهند ، چقدر قادر به تولید خواهیم بود؟
ارتشی را فرض کنید که تمام مهماتش را در روزهای صلح صرف مانور کرده و در روز جنگ بدون مهمات مانده. قصه ما و گندم و تخریب منابع آب چنین داستانی است.
خوب برگردیم سر سوال اصلی . مسایل راهبردی کشاورزی ایران را می شمردیم.
زرگران: به نظر من سرمایه گذاری، بحث مهمی است. در برنامه اول تا چهارم در یک بازه بیست ساله، تنها ۴.۵ درصد از سبد سرمایه گذاری ملی در بخش کشاورزی صورت گرفته است. در حالی که در این دوره ۱۳ درصد از تولید ناخالص ملی و ۲۳ درصد از اشتغال در این بخش اتفاق می افتد. دوران رونق سرمایه گزاری ملی در بخش کشاورزی و آب در نیمه اول دهه پنجاه شمسی هیچگاه تکرار نشد. نتوانسته ایم مدیریت صحیح برای ایجاد جاذبه سرمایه گزاری در این بخش داشته باشیم.. کشاورزی از مزرعه تا لجستیک تا صنایع تبدیلی فرسوده و مستهلک و محتاج نوسازی جدی است. من می گویم ضعف سرمایه در بخش مساله مهمی است.
من اجازه می خواهم اضافه کنم که کشاورزی کشور در بخش نیروی انسانی و بخش فرهنگی هم نیاز به سرمایه گذاری جدی و اصلاح مسیر دارد.
فروزان فرد: من “بهره وری پایین” را از چالش های اصلی می بینم. سطح بهره وری در صنعت و کشاورزی نامناسب است و روند خوبی را هم طی نکرده و امیدی هم به آن نیست. حتی بهبودی هم دیده نمی شود. قبل از اصلاحات ارضی، استفاده کشاورز ما از زمین و خاک و آب با نظر به تکنولوژی در دسترس ، متعادل بود و اجازه هدررفت منابع را نمی داد. تا حدی ، اصلاحات ارضی با هدف آزادسازی نیروی انسانی از حوزه کشاورزی و ازدیاد کارگر صنعتی ، انجام شد. آسیب ها از همین نقطه ایجاد شده است. کوچک شدن سایز زمین های کشاورزی، تعدد مالک ها، عدم رفتار حرفه ای و اقتصادی در تصمیم گیری ها رخ داد. کشاورزی متعادل و منطقی ایران که تولیدات متنوعی هم داشت به اقتصاد معیشیتی بلبشویی تبدیل شد.
زمانی که سایز زمین شکسته شد، سایزهای بعدی هم کوچک و غیرحرفه ای می شود. بنابراین با زنجیره ارزش غیرقابل توسعه حرفه ای در کشورمان رو به رو هستیم. به عبارتی هم ارزش افزوده به ازای هر واحد تولید نمی کنیم، هم به اندازه کافی و حرفه ای از منابع استفاده نمی کنیم. چرا که تصمیم گیری ها ناشی از یک اقتصاد معیشتی است نه اقتصاد حرفه ای و رقابتی.
بنابراین همگی این مشکلات سبب می شود تا سرمایه گذاری های بزرگ تر انجام نشود و درپی آن هم قواعد درست کشت اتفاق نمی افتد. این است که بهره وری پایین تولید ، مشخصه کشاورزی ما می شود.
امروز به جای سعی و خطا برای یافتن راهی بهتر برای کشاورزی بحران زده مان ، پیشنهاد بهینه کاوی را می کنم. ما اولین کشوری با چنین مشکلاتی نیستیم. دیگران هم چنین مسایلی داشتند و بعضی هاشان با تغییر مسیر و اصلاح قوانین پایه ، راه حلهای خوبی یافته اند. مثلا برای جلوگیری از کوچک تر شدن زمین ها و جلوگیری از معیشتی شدن کشاورزی دنیا راه دارد. تجربه های هند و ژاپن برای یکپارچه شدن و سازماندهی قوانین حوزه ارث در زمین های کشاورزی قابل ملاحظه اند.
خائف: نکته ای که به نظر من می رسد لزوم اصلاح رابطه میان سه قطب دولت-دانشگاه و مراکز تحقیقات-مزرعه است. کشاورزی ایران علمی نیست. مراکز تحقیقات کشاورزی وزارت جهاد با بیش از دو هزار نفر هیات علمی و محقق حضور کمرنگی در مزرعه و در سرنوشت کسب و کار ما دارند. تحقیقات دانشکده های کشاورزی هم در صحنه واقعیت ، حلال مشکل نیستند. این بخش باید به تکنولوژی دنیا وصل باشد و تکنولوژی را بومی کرده متاسب شرایط خاص خودش با خود همراه کند. امروز نحوه رفتار و مدیریت آب و خاک موضوعات علمی هستند اما در ایران غالبا به صورت سنتی از آنها استفاده می شود. دولت باید به عنوان نهاد عالی که ناظر است در جای خود مستقر شود و تصمیم گیرنده این باشد که چطور کشاورزی مدرن شود تا با کمترین آب، بهترین محصول در اختیار مردم قرار گیرد. همچنین مهم تر این است که مشخص شود در کدام مناطق، چه نوع کشتی باید صورت بگیرد. نه اینکه به صورت تصادفی (رندوم) هرکسی هر محصولی خواست بکارد. باید مدیریت علمی دولت در این میان وجود داشته تا از این بحران ها فرار کنیم.
از چپ به راست: معصومی، زرگران، صادقیان، خایف و فروزان فرد
معصومی: اما به نظر من یکی از مهمترین مسایل، این است که تشکل ها در تصمیم گیری و تصمیم سازی های دولت شریک نیستد. همیشه دولت نگران کالاهای اساسی است، خودش را هم دانای مطلق می داند پس ترجیج می دهد پشت درهای بسته خودش تصمیم بگیرد. اگر تولیدکنندگان و تشکل هایشان در تصمیم گیری ها دخیل باشند، می توانند خیلی وضع بهتر می شود. این است که دانش و تجربه و فهم مدیران مجرب بخش خصوصی در تصمیمات مهم بخشی و صنعتی غایب است.
دولت می تواند بسیاری از تصمیم سازی ها و وظایف اجرایی را به بخش خصوصی واگذار کندو پاسخ و نتیجه بطلبد. در عمل می بینید که متاسفانه این طور نیست. مثلا در صنعت طیور دولت از قبل میزان تولید را برای تولیدکننده مشخص می کند و دیگر کاری به باقی قضایا ندارد. اما اگر تولیدکننده در این میان دخیل باشد، می تواند در تعیین میزان تولید و تنوع سهم هوشمندانه داشته باشد. البته ابتدا نیاز است که خود تشکل های بخش خصوصی آمادگی پذیرش این موضوع را داخل خودشان ، فراهم کنند. پتانسیل تشکل ها هم خیلی جاها محتاج ارتقای جدی است. ..
خوب حالا اتاق قرار است برای بخش خصوصی در حوضه کشاورزی چکار کند؟ نکاتی را بگوید که خودتان هم آن را پیگیری و انجام می دهید. یعنی حرف های شما نباید در شکل شعاری بماند و موضوعاتی باشد که قابلیت اجرا هم پیدا کند.
معصومی: بگذارید من از همین مساله تشکل ها شروع کنم. تشکلها باید قوه کارشناسی و مدیریت خود را ارتقاء دهند. با ادغام تشکل های موازی و با گسترش تعداد اعضاء و با رعایت اصول دموکراتیک در انتخابات و در اداره تشکل باید مشروعیت تشکل های ملی تقویت شود. اتاق در تمام این عرصه ها طبق قانون تاسیسش قدرت و وظایف معینی دارد. تقوست تشکل ها از وظایف اصلی اتاق است. اتاق در ترسیم نقشه تشکلی کشور و در ادغام تشکل های موازی و ترغیب تشکیل تشکل های غایب وظیفه دارد.
یکی از مشکلات بخش کشاورزی تعدد زیاد زیرگروه های کشاورزی و تشکل ها است. خیلی از این تشکل ها و گروه ها با هم موازی و بعضی هم رقیب هستند. کار خوب این است که تمام تشکل ها در زیرگروه مربوطه دور هم جمع شوند. زمانی که گروه ها در یک جا جمع شوند، تصمیم گیری ها بهتر و متمرکز انجام خواهد شد.
بنابراین، سپردن کار به تشکل ها ، باید مرحله به مرحله و قدم به قدم باشد. اما می شود از همین امروز این پروسه واگذاری را شروع کرد. پتانسیل موجود تشکل ها را نباید دست کم گرفت.یکباره نمی توان تمام اختیارات مهم و حساس را به هر تشکلی در بخش خصوصی واگذار کرد. هم حاکمیت محتاج تغییر نگرش است و هم بخش خصوصی محتاج بلوغ و ظرفیت سازی تشکلی است. اتاق در هر دو سوی این معادله توانمندی تسهیل و تسریع دارد. ابزار زیادی مثل شورای گفتگو و صندلی های اتاق در شوراهای تصمیم سازی بالا دستی ، فرصت های کم نظیری است.
زرگران: در مورد اجرایی سازی قوانینی که به نفع بخش خصوصی است و مغفول مانده هم باید از پتانسیل اتاق بهره برد. در وهله اول باید به بحث معافیت های مالیاتی که در ارزش افزوده ذکر شده، اشاره کرد. با توجه به این که اعلام شده در حمایت از سبد غذایی خانوار و حفظ امنت غذایی کشور این معافیت ها اعمال شده، سازمان امور مالیاتی بعد از اینکه کالاها بسته بندی می شوند، آنها را شامل ارزش افزوده می کند. در حالی که قرار بود سبد خانوار ارزان تر به دست مردم برسد. در نتیجه این تضادی است که وجود دارد و برای حل آن پیگیری های زیادی انجام داده ایم اما در حوزه تشکلی و با قدرتی که آنها داشته اند، نتوانستیم به نتیجه خوبی برسیم. حالا امیدواریم نهادی مثل اتاق بیاید و وارد چنین بحث هایی شود.
البته یک معضل بزرگ دیگر صنایع تبدیلی، بحث تنظیم بازار است. در ماده۱۰۲ برنامه پنج ساله، به صورت شفاف بیان شده که بخش خصوصی و تشکل های مربوطه باید در ستاد تنظیم بازار عضو باشند تا تنظیم بازار آن کالا توسط بخش خصوصی انجام شود . متاسفانه هنوز در این مورد دستاوردی نداشته ایم و همچنان در این ستاد تصمیم ها پشت درهای بسته اخذ می شود. در نهایت هم عملا خیلی از این تصمیم ها به ضرر تولید کننده و مصرف کننده است ولی حتی ادله کارشناسی ما هم – چون غایب هستیم- شنیده نمی شود.
صادقیان: ماده ۹۱ قانون سیاست های اجرای اصل۴۴ اتاق را در تمام مسایل اقتصادی مشاور سه قوه در تمام مسایل مربوط به آنها معرفی کرده است. اگر می خواهیم اجرای خوب داشته باشیم باید برنامه ها ، قوانین ، بودجه های سالیانه ، سیاستها و دستور العمل های مناسب وضع شود. من گمان می کنم که اتاق به عنوان مشاور قوه مقننه باید نقش گسترده تری داشته باشد و از طریق کار کارشناسی و لابی حرفه ای بتواند زایش قوانینی را ترغیب کند که در جهت منافع ملی و خواسته های این بخش باشد. بجای اینکه ساکت باشیم تا قوانین بد و غیر حرفه ای تدوین شود و بعد سالها با آن دست و پنجه ترم کنیم ، باید در سر چشمه حاضر باشیم و حرفهای منطقی و علمی مان را بزنیم. قان.ن هم حالا این اجازه را داده است. ماده ۹۱ فوق الذکر و بسیاری از موار قانون کسب . کار شاهد این مدعاست. در دوره قبل مجلس نماینده کمیسیون اتاق در تمام جلسات کمیسیون تخصصی مجلس و حتی در کمیسیون تلفیق حاضر بود و به اتکای تیم کارشناسی پشتیبان ، در برنامه پنجم و بودجه های سالیانه و چند طرح و لایحه قانونی ، تاثیرات مثبتی هم داشت. این تجربه ناقص در جهت صحیحی بود . باید تکمیل و تقویت شود. همچنین اتاق باید از دولت بخواهد در اجرای این قوانین درست رفتار کند. مثلا ارزش افزوده قانون خوب و پیش رفته ای است اما بد اجرا می شود. درحالی که قرار بود این درصد از مصرف کننده ها اخذ شود اما دیدیم که خیلی از بخش های تولیدی کشاورزی و صنایع تبدیلی مجبور به دادن مالیات شده اند.
خائف: بحث من چیزی دیگری است. آنچه دوستان می گویند مهم است ولی توجه داشته باشید، ما وارد یک دوره خشکسالی شده ایم و باید به جای کمیت روی کیفیت محصولات تمرکز کنیم. اگر به کیفیت توجه داشته باشیم، می توانیم بهترین محصولات را کشت و تولید کنیم. به نظر من، اتاق باید رابط بین کشاورز، دولت و افراد علمی باشد تا کشاورزی علمی در کشور راه بیفتد. اگر این مشکل حل شود، خیلی از گرفتارهای ما از بین می رود. مشکل بزرگ این است که کشاورزی به شیوه سنتی اجرا می شود و در نهایت بحث های علمی جایگاهی در آن ندارد. من فرمایش دوستان را تایید می کنم ولی می گویم بهتر است آب را از سرچشمه پاک کنیم.
فروزان فرد: حرف من چیز دیگری است. اعتقاد دارم که اول باید نگاه دولت اصلاح شود. به نظر می آید که بخش کشارزی همواره از نگاه دولت به عنوان فراهم آورنده عمده غذای کشور تلقی می شود . ازین نگاه دو معیار کمیت و قیمت در اولویت قرار می گیرد. برهمین اساس حداقل باید اینکه بخش کشاورزی وارد اتاق شده را به فال نیک گرفت. حالا این فرصت را داریم که با سازکارهای مناسب با دولت وارد تعامل شویم و بخشی از مشکلات را مطرح کنیم.
بستر ها و ظرفیت های وجود دارد اما نحوه مدیریت کشاورزی با هدف خروجی اقتصادی حرفه ای انجام نشده است. باید پذیرفت کشاورزی وقتی سر پا می ایستد که یک کسب و کار جذاب باشد. تلاش ما این است که در واقع این فضا را فراهم کنیم که به کشاورزی به عنوان کسب و کار اقتصادی نگاه شود. هدف بزرک هم این است که کشاورزی را به اندازه واقعی آن برگردانیم. در این شرایط می توانیم وارد بحث های دیگری هم بشویم. اما فعلا درگیر موضوعات جزئی تر هستیم.
واحدی: البته توجه کنید که در این مرحله انتخابات اتاق تهران مطرح است. این مهم ترین و قدرتمندترین فرزند اتاق ایران می تواند در مساله کشاورزی و صنایع غذایی نقش آفرین باشد. در تقسیم کار بین کمیسیون های کشاورزی استان ها، کمیسیون کشاورزی اتاق تهران، یکی از دو کمیسیون ویژه صنایع غذایی است. ائتلاف این سیاست را با توجه به حضور قوی صنایع تبدیلی در این استان، تایید می کند. یکی از اهداف ما ، تقویت نقش اتاق تهران در این صحنه با همکاری کانون صنایع غذایی و تشکل های قدرتمند غذایی است. پتانسیل غذایی استان تهران توان ایجاد اشتغال و تولید ثروت و صادرات بسیار خوبی دارد ، بشرط آنکه مورد توجه و حمایت قرار گیرد. من امیدوارم بخش کشاورزی ایران ، اتق را در دوره بعد بیش از پیش در خدمت خود ببیند.