همایش اقتصادی اروپا با ایران در تحرکات اقتصاد ایران موثر است و حتی منجر به رسیدن توافق با امریکا میشود
اصل برگزاری همایش اقتصادی ایران و اروپا با محوریت غیردولتی اصل ارزشمندی است. این نخستین بار نیست که این همایش ها برگزار می شود و من در همایش قبلی که در سوئیس برگزار شد، حضور داشتم. به دلیل حضور افراد مهم بخش خصوصی و شرکتهای بزرگ و تعیین کننده می توان برگزاری این همایش را مشیت ارزیابی کرد و با توجه به ظرفیت های اقتصادی ایران می توان خروجی این همایش را به عنوان اتفاق مثبت با زمینه ساز اتفاقات مشبث بعدی در نظر گرفت و تحلیل کرد. اما رو به روی ما مجموعه ای از تصمیمات اقتصاد سیاسی است.
جدای از آمادگی و انگیزه برای مفاهمه در بین فعالان بخش اقتصادی در دو طرف، تصمیم گیری های مهم و دشوار سیاسی باید گرفته شود، این تصمیمات است که زمینه ی نهایی برای تجارت می تواند فراهم کند.
امیدوارم در زمان باقی مانده از دولت کنونی، مجموعه حاکمیت و سیاست خارجی و امنیتی کشور بتوانند به جمع بندی هایی برسند تا در تعامل با مجموعه ۱+۵ یا حفظ منافع ملی جریان تجارت از سر گرفته شود و فضای رونق و توسعه کشور مجددا ایجاد شود.
البته فرا روی ما اتفاقات مهم، پیچیده و تصمیمات سخت است و نمی توان خیلی خوش بینانه به موضوع نگاه کرد زیرا به همان دلایلی که فرصتها برای تصمیمات مشابه وجود دارد به همان دلایل می توان استناد کرد و سناریویی هایی را دید که در آن تصمیمات مثبتی در این زمینه گرفته نشود. تکاپوی درست اروپایی ها و آمریکایی ها در این مسیر و درک درست آنها می تواند بسیار کمک کننده باشد، باید از سوی ایرانی ها نیز تصمیمات درستی گرفته شود تا از آمادگی ایجاد شده برای همکاری بهره گرفت.
اما متأسفانه ایران سهم مهمی از تعاملات اقتصادی با کشورهای اروپایی ندارد که آنها برای تعاملات با ما ریسک و چاله زنی کنند. واردات ایران از اروپا نیز در سنوات اخیر به کالاهای میانی و مواد اولیه محدود شده است که سهم کوچکی از بازارهای اروپا است؛ اما آن چیزی که می تواند در آینده محرک باشد، سرمایه گذاری خارجی و مشارکت در سرمایه گذاری در ایران در حوزه های مختلف از جمله نفت، پتروشیمی، صنایع معدنی و غیره است.
اروپایی ها در صورتی که سرمایه گذاری بزرگ با پلندمدت در ایران داشته باشند با آمریکا برای بازارهای ایران چانه زنی خواهند کرد. در حال حاضر حتی کشورهایی مانند ایتالیا، فرانسه و آلمان هم به دلیل دورافتادگی از بازارهای ابران حاضر به چانه زنی با آمریکا برای حضور در بازارهای ایران نیستند. بنابراین واردات، صادرات و تجارتی که بین ما و اروپا وجود دارد به اندازه ای نیست که جذابیتی برای چانه زنی اروپایی ها | ایجاد کند؛ آن هم در شرایطی که مشکلات ایران و آمریکا حل و فصل نشده است.
اروپایی ها تجربه ی حضور برای سرمایه گذاری در بازارهای ایران را در برجام دارند. بسیاری از سرمایه گذاران اروپایی بعد از برجام برای گفت وگو به ایران آمدند، اما به دلیل خروج آمریکا این تعاملات و رفت و آمدها بی نتیجه ماند. پس مادامی که روابط بین المللی ایران و آمریکا تغییر نکند و اعتمادی بین طرفین ایجاد نشود نمی توان به حضور اروپایی ها در بازارهای ایران امیدوار بود. این در حالی است که ایران و آمریکا برای رسیدن به توافق هر کدام پیش شرط های زیادی دارند که همه این موارد موجب توقف برای رسیدن به گفت وگوی سالم می شود.
این مسائل گفت وگو را دشوارتر کرده است. مخصوصا برای طرف ایرانی که آثار زیانبار شکست را یکبار تجربه کرده ،آن هم با صرف انرژی زیاد و دستاوردی مهمی هم از آن نداشته است. این خروجی برای دولت بعدی می تواند هشدار باشد تا توافق با آمریکا و امیدواری برای رسیدن به همکاری با اروپا را به عنوان راه حل اقتصادی ایران نداند.
با این وجود همایش اقتصادی اروپا با ایران یا هر فرصتی برای گفت وگو می تواند در تحرکات اقتصادی ایران مؤثر باشد و حتی می تواند منجر به رسیدن توافق با آمریکا شود. معتقدم هر گفتوگویی که همراه با احترام و آرامش و نگاه عالمانه و خردورزانه باشد، حتما زمینه هایی را برای نتایج بهتر فراهم می کند اما اینکه تا چه اندازه و با چه سرعتی و در چه بازه زمانی این اتفاق رخ دهد را نمی توان با قطعیت اعلام کرد.
ایران می تواند به دلایل مختلف و ظرفیتهای موجود در بخش اقتصادی با کشورهای مختلف همکاری کند. قطعا این همایش می تواند تحریک کننده و تأثیر گذار بر حاکمان و تعیین است در عرصه های مختلف باشد.اما در پایان لازم است این نکته را یادآور شوم که تحرک بخش خصوصی همچنان می تواند راهگشا باشد؛ حتی می تواند تاثیرات مثبتی بر نحوه مذاکرات داشته باشد.
اینکه بخش خصوصی و فعالان اقتصادی را همیشه به عنوان طفیلی بخش دولتی و پشت سر بخش دولتی بدانیم و فکر کنیم سیاست ورزی و گفت و گوهای سیاسی و تصمیمات مهم اقتصادی و امنیتی و سیاسی بدون گفت و گو با بخش خصوصی و دخالت جدی این گروه باید گرفته صورت بگیرد، درست نیست. همیشه این نگرانی وجود دارد که فعالان اقتصادی و بخش خصوصی سودجو هستند و نگام های سودجوی آنها می تواند به منافع ملی آسیب بزند. این در حالی است که ظرفیت های بخش خصوصی، برندها و سازمان های بخش خصوصی میتوانند طرف مقابل را برای مذاکره و گفت وگو پای میز بکشانند.
از این ظرفیت به اندازه کافی استفاده نشده و هر بار که استفاده شده است همراه با اما و اگر و نگرانی ها وسوء ظن ها از سوی سیاستمداران و حکام بوده است. قطعا نقش آفرینی بخش خصوصی و اقتصادی می تواند در رفتار، گفتار و کردار حکام سیاسی در ایران، آروبا و آمریکا مؤثر باشد. انتظارات مطرح شده در این نشست و پیام های رد و بدل شده در این نشست ها می تواند رسیدن به نتایج مثبت در گفت وگوهای رسمی و غیر رسمی را تسریع و تسهیل بخشد.